شرع محمدی و حقوق امپراتوری روم شرقی
مقدمه
از هنگامی که غربی ها به منظور کشورگشایی و فراگرفتن دانش و هنر شرق به ویژه تمدن اسلامی مکتب هایی به عنوان شرق شناسی و اسلام شناسی و دانشکده هایی به نام السنه شرقی در کشورهای خود تأسیس کردند و به پژوهش پیرامون مسائل و مواضع ملل و نحل شرقی پرداختند، دانشورانی پدید آمدند که تخصص آنان شرق شناسی بود. فرضاً گروهی در مورد قرآن، عده ای راجع به پیامبر اسلام، بعضی درباره شاعران و ادبای شرقی و.... به تحقیق پرداختند و آثار مهمی نیز پدید آمد.
این پژوهشگران غربی یا مستشرقان را از نظر انگیزه و هدف می توان به سه دسته تقسیم کرد:
عده اندکی فقط از روی عشق به درک حقایق و معارفی که بر آنان مجهول بوده و از روی علاقه به شناختن اوضاع و احوال کشورهای شرقی خصوصاً مبانی و اصول اسلام در این راه گام برداشتند و همانند دوستداران حقیقت به بحث و پژوهش پرداختند.
دسته دوم که متأسفانه بخش عمده این مستشرقین را شامل می شود به مجامع کلیسایی یا دربارها و گروه های سیاسی و استعماری مربوط هستند و نظرات و آرای آنها معمولاً به اغراض و اهداف خاصی آمیخته بوده که در زیر پرده تحقیق و کاوش نهفته است.
ولی دسته سومی هم هستند که اگر چه دارای نیت و هدف سوء نیستند، اما بر اثر بی اطلاعی و سادگی و دوری از مأخذها و منابع اصیل، مطالبی نادرست را تدوین کردند.اینان در کتابها و سفرنامه های خود مباحث فراوانی پیرامون عادات و آداب و ادیان شرقی به ویژه در مورد دین مبین اسلام و مسلمانان نگاشته اند. که به هیچ وجه با حقیقت و تاریخ موافقت ندارد و گاهی به اندازه ای مطالبشان افسانه ی و برخلاف روایات تاریخی و اصول تحقیق است که خواننده از گستاخی آنها در جعل و دروغ بافی خبری به شگفت می آید.
بقیه در ادامه مطلب